سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بخشی ازبیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار هم‏اندیشى علماى شیعه و ا - واعتصموا بحبل الله جمیعاولاتفرقوا
دلت را با اندرز زنده ساز [امام علی علیه السلام ـ در نامه اش به پسرش امام حسن علیه السلام ـ]

                      مقام معظم رهبری
رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار هم‏اندیشى علماى شیعه و اهل تسنن‏
اختلاف بین طرفداران دو عقیده بر اثر تعصبات، یک امرى است که هست و طبیعى است، و مخصوص شیعه و سنى هم نیست. بین فِرَق شیعه، خودشان؛ بین فِرَق سنى، خودشان؛ در طول زمان از این اختلافات وجود داشته است. تاریخ را نگاه کنید، مى‏بینید هم بین فرق فقهى و اصولى اهل تسنن - مثل اشاعره و معتزله، مثل حنابله و احناف و شافعیه و اینها - هم بین فرق مختلف شیعه، بین خودشان، اختلافاتى وجود داشته است. این اختلافات وقتى به سطوح پایین - مردم عامى - مى‏رسد، به جاهاى تند و خطرناکى هم مى‏رسد؛ دست به گریبان مى‏شوند. علما مى‏نشینند با هم حرف مى‏زنند و بحث مى‏کنند؛ لیکن وقتى نوبت به کسانى رسید که سلاح علمى ندارند، از سلاح احساسات و مشت و سلاح مادى استفاده مى‏کنند که این خطرناک است. در دنیا این همیشه بوده؛ همیشه هم مؤمنین و خیرخواهان سعى مى‏کردند که مانع بشوند؛ علما و زبدگان، تلاششان این بوده است که نگذارند سطوح غیرعلمى کارشان به درگیرى برسد؛ لیکن از یک دوره‏اى به این طرف، یک عامل دیگرى هم وارد ماجرا شد و آن «استعمار» بود. نمى‏خواهیم بگوییم اختلاف شیعه و سنى همیشه مربوط به استعمار بوده؛ نه، احساساتِ خودشان هم دخیل بوده؛ بعضى از جهالتها، بعضى از تعصبها، بعضى از احساسات، بعضى از کج‏فهمیها دخالت داشته؛ لیکن وقتى استعمار وارد شد، از این سلاح حداکثر استفاده را کرد.
لذا شما مى‏بینید برجستگان مبارزه‏ى با استعمار و استکبار، روى مسئله‏ى «وحدت امت اسلامى» تکیه‏ى مضاعف کرده‏اند. شما ببینید سیدجمال‏الدین اسدآبادى (رضوان‏اللَّه‏تعالى‏علیه) معروف به افغانى و شاگرد او شیخ محمد عبده و دیگران و دیگران، و از علماى شیعه مرحوم شرف‏الدین عاملى و بزرگان دیگرى، چه تلاشى کردند براى اینکه در مقابله‏ى با استعمار نگذارند این وسیله‏ى راحتِ در دست استعمار، به یک حربه‏ى علیه دنیاى اسلام تبدیل شود. امام بزرگوار ما از اول بر قضیه‏ى وحدت اسلامى اصرار مى‏کرد. استعمار، به این نقطه چشم دوخت و از آن حداکثر استفاده را کرد.
                                                                                                                   
 
من مى‏خواهم این را بگویم: در این کار، انگلیسیها از بقیه‏ى دشمنان استعمارى، متبحرترند؛ در ایران، ترکیه و کشورهاى عربى، و در شبه‏قاره‏ى هند، اینها سالها زندگى کرده‏اند، و با رموز کار آشنا هستند که چگونه مى‏شود سنى را علیه شیعه تحریک کرد و چگونه مى‏شود شیعه را علیه سنى تحریک کرد؛ اینها خوب بلدند. و کرده‏اند. از بعد از پیروزى انقلاب اسلامى، این حرکت استعمارى شدت گرفت؛ ما این را شاهد بودیم، از اول انقلاب نشانه‏هایش را مى‏دیدیم و هشدار مى‏دادیم؛ و این روزهاى اخیر، یا سالهاى اخیر به خاطر اینکه جمهورى اسلامى توانست یک هدف بزرگى را به دست آورد و به یک قله‏ى بزرگى برسد و آن قله عبارت بود از «بیدارى دنیاى اسلام»، انگیزه و داعى اختلاف‏افکنان و جبهه‏ى استکبار براى ایجاد اختلاف، شدیدتر و قویتر شد. لذا همه‏کارى مى‏کنند.
امروز در عراق، مى‏خواهند شیعه و سنى را به جان هم بیندازند؛ در پاکستان، این کار را مى‏خواهند بکنند؛ در افغانستان این کار را اگر بتوانند، مى‏کنند؛ در اینجا اگر بتوانند، مى‏کنند. هر جا بتوانند، مى‏کنند؛ ما اطلاع پیدا کردیم حتّى ایادى آنها به لبنان رفتند براى اینکه بتوانند بین شیعه و سنى اختلاف بیندازند؛ مشغول تلاشند.
این عواملى که اختلاف‏افکنى مى‏کنند، نه شیعه‏اند، نه سنى؛ نه به شیعه علاقه دارند، نه به تسنن؛ نه مقدسات شیعه را قبول دارند، نه مقدسات سنى را. چند روز پیش از این، بوش - رئیس‏جمهور امریکا - در سخنرانى‏اش به منفجر کردن حرم عسگریین (علیهماالسّلام) در عراق اشاره کرد؛ که منفجر کردند و اینها را تندروان سلفى کردند و شیعه را تحریک کردند و موفق شدند. این کار جلو چشم خود امریکاییها انجام گرفته! حرم عسگریین را در همان شهرى انجام دادند که مسلط بر امور امنیتى آن شهر و نیروهاى مسلحِ در حال تردد در آن شهر، امریکایى بودند؛ جلو چشم امریکاییها! مگر مى‏شد بدون اطلاع آنها، بدون اجازه‏ى آنها و بدون تدبیر آنها این کار انجام بگیرد؟ خودشان این کار را کردند...
...انقلاب اسلامی از هر جمع مسلمانى در هر نقطه‏ى از عالم که براى اسلام حرکت کنند و کار کنند، دفاع مى‏کند؛ آنها از این ناراحتند. چون انقلاب، اسلامى است ناراحتند. والّا اگر ما مرزها را مى‏بستیم و مى‏گفتیم ما به کشورهاى سنى کارى نداریم، به گروه‏هاى سنى کارى نداریم، با ما هیچ کارى نداشتند؛ نه امریکا، نه اسرائیل، نه انگلیس. آنها علیه جمهورى اسلامى‏اند، چون جمهورى اسلامى براى اسلام است، براى امت اسلامى است. از وقتى جمهورى اسلامى تشکیل شد، این مسئله‏ى ایجاد اختلاف بین شیعه و سنى از سوى استکبار روزبه‏روز تشدید شد و فعالیت آنها هم تشدید شد.
ما باید بیدار باشیم؛ هم شیعه، هم سنى باید بیدار باشند؛ بخصوص علما. مردمِ دور از محیط علمایى، ممکن است دچار توهماتى بشوند، دچار اشتباهاتى بشوند؛ اما علما نمى‏توانند در این قضیه بى‏تفاوت بمانند؛ بگویند خوب، اینها عوامند، ما که نمى‏کنیم؛ نه، علما بایستى خود را مسئول بدانند و تلاش کنند. امروز بیدارى اسلامى شروع شده، عزت اسلامى آشکار شده، هزیمت دشمن در میدانهاى مختلف - که آقایان اسم آوردند - روزبه‏روز بیشتر آشکار شده است. استکبار در فلسطین شکست خورد، در لبنان شکست خورد، در عراق شکست خورد، در افغانستان شکست خورد؛ و در هیچ‏کدام از اینها به مقاصد و اهداف خودش نرسید.
...ما امروز باید خیلى مراقب باشیم که دشمن از این نقطه‏ى حساس - در واقع باید گفت از این نقطه‏ى ضعفى که در دنیاى اسلام وجود دارد - نتواند استفاده کند.
دوستان ما درست گفتند؛ مسئله، مسئله‏ى این نیست که شیعه یا سنى، عقاید یکدیگر را قبول کنند؛ نه، هر کسى عقیده‏ى خودش را دارد، هر کسى تابع استدلال است و به هر عقیده‏اى رسید، درست است. مسئله این است که اصحابِ عقاید مختلف، بایستى به وسوسه‏ى دشمن گوش نکنند، به جان هم نیفتند، با هم دشمنى نکنند و نسبت به هم کارشکنى نکنند. دشمنان ما هر کدام هر چه بلدند «یوحى بعضهم الى بعض زخرف القول غرورا» به همدیگر یاد مى‏دهند؛ انگلیسیها به امریکاییها یاد مى‏دهند، اسرائیلیها به آنها یاد مى‏دهند.
ما بایستى مردم خودمان را هشیار و بیدار کنیم و خودمان مراقب باشیم. آن کسانى که بدون فهم، فهم حقیقت، بدون تقوا، جمعیت عظیمى از مسلمانان را از دین خارج مى‏دانند، خارج مى‏کنند، تکفیر مى‏کنند این گروه‏هاى تکفیرىِ نادان - حقیقتاً مناسب‏ترین صفت براى اینها نادانى است، اگرچه در آنها خباثت هم هست، اما جهالت مهمترین خصوصیت اینهاست - اینها را بایستى ما تا آنجایى که مى‏توانیم، ارشاد کنیم؛ مردم را از اینها بترسانیم که مردمِ ما «و لتصغى الیه افئدة الذین لایؤمنون بالأخرة و لیرضوه و لیقترفوا ما هم مقترفون» بعضى‏ها به خاطر ضعف ایمان، به خاطر ضعف معرفت، مجذوب این حرفهاى دشمنان مى‏شوند. ما باید مراقبت کنیم. وظیفه‏ى علما، وظیفه‏ى سنگینى است. امروز وحدت دنیاى اسلام، یک هدف اعلاست که اگر این وحدت حاصل شد، آن وقت دنیاى اسلام حقیقتاً مى‏تواند به عزت کامل و عمل به احکام اسلامى دست پیدا کند؛ مى‏تواند این کار را هم بکند. هم دولتها باید کمک کنند، هم ملتها باید کمک کنند.
دولتها هم باید نهایت کمک را به همین اتحاد و یگانگى و همدلى بکنند. این امت اسلامى، اگر وزن واقعى خود را پیدا بکند، آن وقت پشتیبان این دولتها خواهد بود و دولتهاى اسلامى دیگر مجبور نخواهند شد به خاطر ضعف و ترسشان به دامن امریکا یا انگلیس پناه ببرند؛ چون امت اسلامى پشتِ سر آنهاست.

 



 
نویسنده: محمد بخشی |  دوشنبه 85 بهمن 16  ساعت 2:16 عصر